امام زمان(عج)-مناجات
در دل خود كشیده ام نقش جمال یار را
پیشه خود نموده ام حالت انتظار را
ریخته دام و دانه شه از خط و خال خویشتن
صید نموده مرغ دل برده از او قرار را
سوزم و سازم از غمش روز و شبان به خون دل
تا كه مگر ببینم آن طرّه مشكبار را
دولت وصل او اگر یك شبی آیدم به كف
شرح فراق كی توان داد یك از هزار را
چشم امید دوختن، در ره وصل تا به كی
برده شرار هجر او از كفم اختیار را
ای مه برج معدلت پرده ز چهره برفكن
شوی ز چشم عاشقان زآب كرم غبار را
سوختگان خویش را كن نظر عنایتی
مرهمی از كرم بنه این دل داغدار را